معنی ایست، سکون، مانع، عصاء، نقطه اتکاء، تکیه، مهار حائل، توقفگاه ماندن، توقف کردن، نگاه داشتن، بازداشتن، توقف، مکث, معنی ایست، سکون، مانع، عصاء، نقطه اتکاء، تکیه، مهار حائل، توقفگاه ماندن، توقف کردن، نگاه داشتن، بازداشتن، توقف، مکث, معنی اdsت، slmj، kاju، uwاء، jrzi hlاء، تldi، kiاc pاng، تmrt;اi kاjbj، تmrt lcbj، j;اi bاaتj، fاxbاaتj، تmrt، kle, معنی اصطلاح ایست، سکون، مانع، عصاء، نقطه اتکاء، تکیه، مهار حائل، توقفگاه ماندن، توقف کردن، نگاه داشتن، بازداشتن، توقف، مکث, معادل ایست، سکون، مانع، عصاء، نقطه اتکاء، تکیه، مهار حائل، توقفگاه ماندن، توقف کردن، نگاه داشتن، بازداشتن، توقف، مکث, ایست، سکون، مانع، عصاء، نقطه اتکاء، تکیه، مهار حائل، توقفگاه ماندن، توقف کردن، نگاه داشتن، بازداشتن، توقف، مکث چی میشه؟, ایست، سکون، مانع، عصاء، نقطه اتکاء، تکیه، مهار حائل، توقفگاه ماندن، توقف کردن، نگاه داشتن، بازداشتن، توقف، مکث یعنی چی؟, ایست، سکون، مانع، عصاء، نقطه اتکاء، تکیه، مهار حائل، توقفگاه ماندن، توقف کردن، نگاه داشتن، بازداشتن، توقف، مکث synonym, ایست، سکون، مانع، عصاء، نقطه اتکاء، تکیه، مهار حائل، توقفگاه ماندن، توقف کردن، نگاه داشتن، بازداشتن، توقف، مکث definition,